ظهور شبکه نمایش های خانگی: بازار سرگرمی های نمایشی در ایران
شبکه نمایش خانگی از آغاز تا کنون !
از طیف تولیدات فرهنگی ایران، مخاطبان خارجی به بهترین وجه با معدود آثار سینمایی که از مرزهای ایران عبور کرده و وارد صحنه جشنواره بین المللی می شوند، آشنا می شوند. کمتر متداول است که ذائقهسازان خارجی علاقهای به شکلهای اصلی تولید رسانهای در ایران و یا تغییر مداوم آنها در چند سال اخیر نشان دهند. با این حال عرصه تولید فرهنگی در ایران در نوسان است. با توجه به اهمیتی که این حوزه برای مراجع اسلامی دارد و سرمایه گذاری بالایی که از انقلاب 1357 دریافت کرده است، هرگونه تحول در عرصه رسانه های جمعی پیامدهای بالقوه عمیقی دارد و باید مورد توجه جدی قرار گیرد.
یک نمونه بارز ظهور اخیر روشی نوآورانه در توزیع محتوای فرهنگی تایید شده رسمی است که «نمایش خانگی» (نمایش خانگی) نامیده میشود. این نمایشها مجوز رسمی دولتی برای تولید دارند، اما فقط اجازه دارند از طریق فروش DVD توزیع شوند. اگرچه آنها قالب برنامه های تلویزیونی را دارند، اما از طریق امواج رسمی پخش نمی شوند.
شبکه «نمایش خانگی» فضایی جایگزین برای بیان در فضای رسانهای رسمی جمهوری اسلامی (IR) گشوده است که در آن محتوای فرهنگی جدید میتواند پخش شود. این پیشرفت اخیر تأثیر قابل توجهی بر کیفیت و تنوع تولیدات رسمی به طور کلی داشته است و تا حدی به رونق این بازار بزرگ داخلی در زمانی که با چالش های فزاینده ای از سوی رسانه های جهانی مواجه است، کمک کرده است. این تغییرات نشانههای روشنی از پویایی جامعه ایران، پتانسیل آن برای تغییر اجتماعی و توانایی نوآورانه آن برای توسعه راهحلهای بدیع است که هم محدودیتها و خواستههای محلی و هم فشارهای جهانی را در نظر میگیرد.
توسعه شبکه نمایش خانگی
مهران مدیری بازیگر و کارگردان مشهور ایرانی در سال 1389 یک برنامه کمدی تاریخی با عنوان قهوه تلخ را برای پخش از شبکه سه سیما تهیه کرد. مدیری به دنبال اختلاف نظر با مدیران صدا و سیما – که هنوز جزئیات آن مشخص نیست – ابتکار مخاطره آمیزی را بر عهده گرفت و مستقیماً برنامه خود را از طریق DVD برای مخاطبان پخش کرد. به این ترتیب سه قسمت جدید «قهوه تلخ» به صورت قانونی منتشر شد و تقریباً هر هفته در فروشگاه های داخلی به قیمت 2500 تومان (تقریباً 2.5 دلار در آن زمان) به فروش می رسید.
این حرکت موفقیت بزرگی بود زیرا مدیری توانست 14 میلیون دی وی دی از برنامه خود را بفروشد. این موفقیت رویکرد مستقیم به دیویدی او، کارگردانان دیگر را نیز تشویق کرد که از این روش پیروی کنند و به توسعه «نمایش خانگی» کمک کرد: شبکهای منحصربهفرد از توزیع که به عنوان پشتیبان تولیدات رسمی مورد بررسی قرار میگیرد. در حوزه خصوصی خانه تماشا شود.
شبکه نمایش خانگی شکلی جایگزین از توزیع رسانهای را تشکیل میدهد – که شکل جایگزینی از تولید فرهنگی را نیز ایجاد میکند – کاملاً مختص به بافت ایرانی، و اجازه میدهد فضای جدیدی در چشمانداز رسانهای رسمی ایران باز شود. این شبکه همچنین از این مزیت برخوردار است که نیازهای روزافزون جامعهای را که در یک روند سریع دگرگونی و به شدت در معرض جهانی شدن قرار دارد، برآورده میکند، اما هنوز سطح رسمی جمهوری اسلامی ایران را لمس نکرده است. در این راستا پویایی و خلاقیتی را که در تولیدات فرهنگی وجود دارد به خوبی نشان می دهد و نمونه ای عالی از نحوه مذاکره داخلی و جهانی در ایران است. برای درک بهتر چالشهای اصلی ظهور چنین پدیدهای و معنای بالقوه و تازگی آن، باید گزینههای بزرگتر رسانههای سمعی و بصری موجود در ایران را درک کرد تا دید این قالب چگونه خود را با چشمانداز موجود پیوند میدهد.
صدا و سیما و سینما در مقابل ماهواره و دی وی دی های غیرقانونی
علاوه بر «نمایش خانگی»، چهار شکل عمده از گزینه های رسانه سمعی و بصری در ایران وجود دارد. دو تولید رسمی و عمده تولید داخل کشور است: تولیدات صدا و سیما و آثار سینمایی. دو برنامه غیرقانونی و عمدتاً در خارج از کشور، اساساً در غرب تولید میشوند: برنامههای تلویزیون ماهوارهای و بازار غیرقانونی DVD نمایشهای غربی (فیلم، نمایش، سریال و غیره). صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، نهادی است که کلیه تولیدات رادیویی و تلویزیونی کشور را بر عهده دارد.
صدا و سیما در سال های اخیر به طور قابل توجهی تعداد کانال ها و تولیدات خود را متحول کرده و افزایش داده است. این تحولات به منظور پاسخگویی به نیازهای روزافزون جمعیت در برنامه های تربیتی و جوانان ایجاد شد. علیرغم این تحول کمی، صدا و سیما همواره در دستان گروه محدودی از نزدیکان ولی فقیه و وفادار به آرمان های ایشان بوده که محتوا و شکل تولیدات آن را به شدت کنترل و محدود کرده اند. این خفقان بر کیفیت و تنوع پیشنهادات صدا و سیما که در مجموع بسیار پایین بوده اند، تأثیر گذاشته است.
این دو گزینه رسمی رسانهای با دو نوع دیگر از منابع فرهنگی رقابت میکنند که هر دو از نظر فنی غیرقانونی اما در ایران بسیار گسترده هستند: تلویزیون ماهوارهای و دیویدی برنامههای تلویزیونی غربی. در اوایل دهه 1990 بود که ایرانیان شروع به استفاده از ظروف برای دسترسی به برنامه های دیگری غیر از برنامه های صدا و سیما کردند. در آن زمان عرضه ها بسیار محدود بود و کانال های فارسی زبانی در دسترس نبود. اما در طول سالهای گذشته با افزایش گسترده تعداد کانالها و برنامههای فارسی در ماهوارهها، اوضاع بهطور چشمگیری تغییر کرده است.
در پاسخ به این به اصطلاح “تهاجم“، مقامات بلافاصله در سال 1995 اقداماتی را برای ممنوعیت استفاده یا تجارت تجهیزات ماهواره ای انجام دادند و از آن زمان به طور مرتب سرکوب ها به منظور برداشتن ظروف و مجازات صاحبان آنها سازماندهی شده است.
تصویری از نمایش خانگی «شاهگوش» (2014) که اخیراً منتشر شده است، که به تعداد باورنکردنی مسائل حساس می پردازد و محدودیت های اعمال شده بر بازنمایی شخصیت های زن را بسیار دور می کند.
اما در واقعیت، استفاده از تلویزیون های ماهواره ای در ایران تا حد زیادی رواج یافته و تقریباً عادی شده است تا جایی که استفاده از آن، حتی در میان مقامات دولتی ایران، اغلب در رسانه ها مطرح می شود. جالبتر از همه، برخی از شبکههای تلویزیونی ماهوارهای اکنون موسیقیهایی را پخش میکنند که هم به صورت قانونی و هم غیرقانونی در ایران تولید میشوند و محدودیتهای بین رسمی و غیرقانونی و بین تولیدات داخلی و خارجی را محو میکنند. در نهایت، کانال چهارمی که از طریق آن مطالب فرهنگی توزیع می شود، دی وی دی های غیرقانونی است. اینها جانشینان ویدئو کاست هایی هستند که ظهور آنها به دهه 1980 برمی گردد. دیویدیهای غیرقانونی مانند مشروبات الکلی تقریباً در همه جای ایران موجود است و هر خانواده معمولاً فروشنده تعیین شده خود را دارد.
در این چشمانداز رسانهای گستردهتر، جایی که کانالهای رسمی و نیمه رسمی به شدت با هم رقابت میکنند، نمایشهای خانگی بهعنوان شکلی از سازش بین محلی و جهانی ظاهر شدهاند. شبکه نمایش خانگی بدون لکه دار کردن یا تهدید چهره رسمی جمهوری اسلامی ایران به ایرانیان امکان دسترسی به سرگرمی های جایگزین قابل مقایسه با تلویزیون های ماهواره ای (به ویژه نمایش های واقعیت!) یا دی وی دی های غیرقانونی اما به سبک ایرانی و اسلامی را می دهد. نمایشهای خانگی با خروج از قالب توزیع دولتی، چارچوب بهشدت محدود صدا و سیما را رها کردهاند تا زیر ساختار سستتر MCIG بروند. این حرکت از تلویزیون به دیویدی، تولید برنامههای تلویزیونی را در فضای آزادی که تا کنون فقط به سینما اختصاص میداد، ممکن ساخته است.
این خروج برنامه های تلویزیونی از تلویزیون تاثیر مهمی بر کیفیت و تنوع آنچه در حوزه فرهنگی و سرگرمی تولید می شود داشته است. نمایش های خانگی از نظر محتوا و شکل با تولیدات صدا و سیما بسیار متفاوت است. در این نمایشها، احکام حجاب کمتر رعایت میشود، زنان به شیوههای واقعیتر و قدرتمندتر ارائه میشوند، طیف موضوعات پرداخته شده بسیار گستردهتر و در نهایت، رویکردها به موضوعات حساستر است.
نمایش خانگی اخیر «شاهگوش» (1393) به کارگردانی داوود میرباقری و بازیگران اصلی سینمای معاصر ایران، گویای عالی آن است. این کمدی 28 قسمتی به شیوه ای خیره کننده، مرزهای سانسور را به چالش می کشد و آشکارا برخی از حساس ترین بیماری های جامعه و سیاست معاصر ایران را مورد بحث قرار می دهد. علاوه بر این، این کار را در مجموعهای شاد و رنگارنگ انجام میدهد که در تضاد کامل با فضای هولناک و دلگیر برنامههای صدا و سیما است.
نمایشهای خانگی با ارائه پیشنهادی بسیار متنوعتر و جذابتر، توانسته است دوباره توجه ایرانیان را به تولیدات داخلی جلب کند و با تلویزیونهای ماهوارهای و دیویدیهای غیرقانونی رقابت جدی کند. بنابراین ظهور آنها برای پاسخگویی به تقاضای قوی محلی برای اشکال جایگزین سرگرمی و پر کردن شکاف در تولید رسانه رسمی پدید آمده است. با این حال، با توجه به اینکه آنها به عنوان یک تهدید بالقوه برای صنعت سینمای ایران در آینده گزارش شده اند، تأثیر آنها بر بازار داخلی یکسان نیست.
نتیجه
در مورد شرایطی که شبکه نمایش خانگی در ایران پیشرفت کرده هنوز خیلی چیزها می شود گفت و روشن کرد. هدف این مقاله صرفاً جلب توجه به تحولی در سیاست فرهنگی در ایران است که در غرب کاملاً نادیده گرفته شده و در عین حال دارای معانی و تأثیرات مهمی است. اینها عبارتند از: 1) پویایی که در جامعه ایران وجود دارد و پتانسیل ذاتی آن برای تغییر اجتماعی، 2) اینکه ایران به دور از زندگی در انزوای فرهنگی، در موج بزرگ جهانی شدن شرکت می کند. توسعه این رسانه نشان می دهد که ابتکارات و فشار از پایین توانایی تغییر وضعیت سیاسی کشور را دارد. به همین ترتیب، محتوای جدید نمایش خانگی به جهانی شدن و نحوه مشارکت ایران در آن به شیوه ابتکاری و اسلامی خود اشاره دارد.