ابراهیم امینی: تصویر زن اسلحه به دست برایمان جذاب بود!
یکی از نویسندگان فیلمنامه «دسته دختران» گفت: تصویر زن اسلحه به دست در یک فیلم جنگی برایمان جذاب بود و زمانی که با کارگردان به این سوژه واقعی رسیدیم طرحهای دیگر را کنار گذاشتیم.
ابراهیم امینی که در کنار منیر قیدی و میلاد اکبرنژاد فیلمنامه دسته دختران را نوشته است، درباره چگونگی اضافه شدنش به پروژه گفت: من از طریق محمدرضا منصوری، تهیه کننده فیلم در سال ۹۸ به کارگردان معرفی شدم. قبلا با این تهیه کنند در فیلم درخت گردو همکاری داشتیم. قیدی میخواست، فیلم بسازد و دنبال طرح و ایده بود. یکی دو تا طرح را شروع به نگارش کردیم. روی یک طرح جنگی داشتیم کار می کردیم و در فرایند تحقیق و جمع آوری مواد خام، در پژوهش های اینترنتی با ایده دسته دختران روبرو شدیم.
وی افزود: متوجه شدیم که گروهی از خانمها در ابتدای جنگ در خرمشهر اسلحه به دست گرفتند و جنگیدند. وقتی این سوژه را پیدا کردیم، دو طرح دیگر را کنار گذاشتیم. چون این سوژه برای ما تازه بود. احساس کردیم برای مخاطبان هم می تواند تازه باشد. تصویر زن اسلحه به دست در یک فیلم جنگی برایمان جذاب بود. ما با یک واقعیت و پژوهش طرف بودیم. خودمان با چند زن که در دسته دختران حضور داشتند مصاحبه کردیم.
امینی در پاسخ به این سوال که چرا درباره فتح خرمشهر فیلم نساختید و سراغ سقوط خرمشهر رفتید بیان کرد: ما دنبال ساختن حماسه نبودیم. ماجرای واقعی دسته دختران در این بازه زمانی اتفاق افتاده بود. فیلم ما درباره سقوط خرمشهر نیست. شما از طریق خارج فیلم می دانید خرمشهر سقوط می کند. در فیلم نشانه ای از سقوط خرمشهر نمیبینیم. پایان فیلم همراه می شود با نجات جان انسان هایی که به سمت سرزمین امن تر می روند. این کار را شخصیت های داستان ما انجام می دهند.
وی ادامه داد: منظر روایت ما به صورت مشخص با زنان است. آنان می خواهند موثرتر از انتظار در جامعه باشند. این خانم ها تابوشکن هستند. این فیلم یک فیلم تاریخی نیست و برای امروز است. در واقع برای خانمهایی است که می خواهند کاری انجام دهند که از نظر عرف و جامعه تابو محسوب می شود. کاری که آن خانم ها در چهل سال پیش انجام دادند غیرمتعارف بود.
این فیلمنامهنویس درباره نقش و تاثیرگذاری دسته دختران در زمان جنگ اظهار داشت: این دختران ماموریتی را برای تامین مهمات تعریف می کنند. همان مهماتی که می رسانند باعث میشود که شهر سه ساعت بیشتر مقاومت کند و آدم های بیشتری نجات پیدا کنند. ما طلیعه نجات بیشتر آدم ها را در فیلم می بینیم. کامیونی که در سکانس آخر میرود میگوید احتمالا این مقاومت ادامه دارد.