نقد فیلم «خوک»: کمدیای گیجکننده
فکر میکنید فقط شما هستید که با مشکلات دستوپنجه نرم میکنید؟ در کمدی سیاه دیوانهوار مانی حقیقی «خوک»، هر بلایی که فکر میکنید بر سر قهرمان ژولیدهی ما حسن (با بازی فوقالعاده حسن معجونی) میآید. حسن که کارگردانی مشهور است که در لیست سیاه دولت قرار میگیرد. فردی که علاقهی زیادی به بازیگری دارد و میخواهد جای بازیگر زیبای فیلمهای او (لیلا حاتمی) را بگیرد، همهجا حسن را تعقیب میکند. در این میان او باید برای ایدهی خلاقانهاش برای تبلیغ اسپری حشرهکشی که بر اساس یک موزیکال جنایی ایتالیایی ساخته شده است بجنگد، تبلیغی که در آن زنانی با آنتنهای لرزانی بر روی سر ژلهی سبزرنگی بالا میآورند.
همچنین بخوانید:
بررسی فیلم «خوک»: مشک آن است…
۱۰ فیلم دیدنی جشنوارهی بینالمللی فیلم برلین در سال ۲۰۱۸
همچنین قاتلی زنجیرهای در تهران تکتک دوستان کارگردانش (ازجمله مانی حقیقی) را به قتل میرساند. چیزی باعث میشود «خوک» حقیقی به فیلم جنایی هیجانانگیز تاریکی تبدیل نشود (بهغیراز زنان مورچهای و استفراغ ژلهای) بزرگترین مشکل حسن معجونی است، نگرانی او در مورد تأثیر تمام این اتفاقات بر روی شهرتش. با توجه به اینکه نمیتواند اعتراض کند که چرا آنقدر محبوب نیست که گیر بیفتد – که البته در آخر این اتفاق میافتد- این موضوع که چرا قاتل او را هم نمیکشد به موجی از دلسوزی نسبت به خودش منجر میشود.همسرش گلی (لیلی رشیدی) که در مورد رابطهی محبتآمیز حسن و شیوا (حاتمی)، بازیگری که قبول کرده است در بهترین فیلم تخیلی این کارگردان حضورداشته باشد، امروزی فکر میکند همیشه برای راهنمایی کردن او آماده است. دختر زیبای او آلما (آیناز آذرهوش) دستیار و برنامهریز او است و مادرش (مینا جعفرزاده) بااینکه کمی دیوانه و بددهن به نظر میرسد، خوب میداند بعدازآن که کارگردانان مختلف پشت سر هم به قتل میرسند چطور پسرش را آرام کند:”پسرم، قاتل بهترین طعمه را برای آخر کار نگهداشته است.”
و واقعاً هم حسن یک پسربچه است. همیشه پوسترهای دیوار اتاقخواب اطلاعات زیادی را در مورد هر فرد به شما میدهند- و درست حدس میزنید مردی با این سن و پدر دختری بزرگ بر روی دیوار اتاقش پوستر چسبانده است. در این مورد دیوار اتاقخواب حسن پر از عکسهای خوانندهی گروه ای سی/دیسی AC/DC انگس مککینون یانگ Angus McKinnon است، پوسترهایی که در حقیقت نشاندهندهی روحیه ضد قانون و راکاندرولی او است.
حسن هیولا نیست، بلکه در حقیقت بسیار دوستداشتنی به نظر میرسد. پسربچهای زودرنج در بدن یک مرد بزرگ ژولیده (استنلی کوبریک Stanley Kubrick ریشداری را در نظر بگیرید که استایلی همانند شین تیلمن Sean Tillmann داشته باشد) که آخرین فیلم موفقش به مدتها قبل برمیگردد. به نظر میرسد با وجود تمام خودنماییهای حسن در مورد کارش، انگیزهی او برای ادامهی کارگردانی کمتر از علاقهاش به مشهور ماندن است.«خوک» که نام آن از اسمی که قاتل بر روی پیشانی قربانیهایش حک میکند برداشتهشده است، بررسی عمیقی از شخصیت کارگردان به همراه سکانسهایی رؤیایی، نورپردازی فوقالعاده و بازیهای پرشور تنیس است. این فیلم باوجود حسن از هر نظر معمولی که توسط زنانی زیبا، توانمند و باهوش محاصرهشده است و به آنها تکیه میکند، با روشهایی تازه رابطهی جنسیتهای مختلف در ایران را به تصویر کشیده است. حتی فرهنگ مدرن استفاده از شبکههای اجتماعی نیز زیر ذرهبین میرود: مهر تائید توهمات حقیر حسن در مورد شهرتش، لایکهای اینستاگرام و بازدیدهای یوتیوب است.
فیلم گیجکنندهی قبلی حقیقی «اژدها وارد میشود!» که همانند «خوک» در برلین به رقابت پرداخت، به خاطر ساختار بهشدت دیوانهوار و ساختگشایی ژانر جدیدش به اثری ذن-گونه ( مکتبی در مذهب بودایی) تبدیل شد؛ اما «خوک» که در مقایسه با آن قابلفهمتر و کمتر گیجکننده است بهخوبی آن از آب درنیامده است.
این موضوع حتی جلوههای هنری این کار را هم تحت تأثیر قرار داده است. برای مثال میتوان به جلوههای بصری فیلمبردار محمود کلاری اشاره کرد؛ که در طول فیلم اکثراً ضعیف به نظر میرسد، این در حالی است که در «اژدها وارد میشود!» به طرز عجیبی این جلوهها که از ژانر نوآر noir تأثیر گرفته بودند، با محتوای فیلم همخوانی داشتند.حتی موسیقی فیلم، بهجز سکانس رؤیای مسخرهای که در آن حسن بر روی راکت تنیسش گیتار میزند و آهنگ راک پخش میشود، به نظر خوب نمیآید. موسیقی بهویژه در صحنهی پایانی فیلم به القای حس بیاساس بودن فیلم کمک میکند.
تا قبل از صحنهی پایانی فیلم، حسن در مرکز طنز تمام صحنههای فیلم بود که البته با توجه به شخصیت پرادعای او لیاقت آن را داشت؛ اما در صحنهی پایانی فیلم (که به طرز عجیبی پر از خونریزی بود) تحقیری که در طنز فیلم نهفته بود تمرکزش از حسن را به مخاطبی عمومیتر معطوف میکند، این در حالی است که نیازی برای این کار وجود نداشت. درنتیجه هیجان فیلم بهشدت افت میکند.
نام تنها ساختهی حسن که در «خوک» از آن نام برده شد، به طرز جالبی «ملاقات در کشتارگاه» Rendezvous in a Slaughterhouse است (که برحسب اتفاق، برداشتی از برندهی خرس طلای سال گذشته «در جسم و روح» On Body and Soul است).
طنز «خوک» از هر نظر بیشازحد گسترده و ضعیفتر از آن چیزی است که بتواند برای بهترین جایزهی این جشنواره، رقیبی جدی به شمار آید. «خوک» در کنار فیلم پر چالش و درعینحال محبوب «اژدها وارد میشود!» ترکیبی عجیبوغریب پدید میآورند، ترکیبی که حقیقی را در میان کارگردانان ایرانی به یک شوخی تبدیل میکند.
این مطلب برگرفته از نوشتهی جسیکا کیانگ Jessica Kiang در سایت www.variety.com است.
کپی برداری و نقل این مطلب به هر شکل از جمله برای همه نشریهها، وبلاگها و سایت های اینترنتی بدون ذکر دقیق کلمات “منبع: بلاگ نماوا” ممنوع است و شامل پیگرد قضایی می شود.